گاو
گاو | |
---|---|
گاو | |
وضعیت بقا | |
اهلیشده
|
|
طبقهبندی علمی | |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | طنابداران |
رده: | پستانداران |
راسته: | جفتسمان |
تیره: | گاوسانان[۱] |
زیرخانواده: | گاویان[۲] |
سرده: | گاوها |
گونه: | B. taurus |
نام علمی | |
Bos taurus لینه، ۱۷۵۸ (میلادی) |
گاو پستانداری است سُمدار، نشخوارکننده و تهیشاخ از راسته زوجسُمان، از خانواده گاوسانان. خانوادهٔ گاوسانان در برگیرندهٔ چندین سرده است که سردهٔ Bos همهٔ گاوها وگاومیشها را در بر میگیرد.[۳]
جد گاوهای اهلی امروزی حیوانی منقرضشده به نام ارخص (Bos primigenius) میباشد. اولین حیوانی که به سرده بوس متعلق بود در دو میلیون سال پیش در آسیا دیده شد. ارخص در حدود دویست وپنجاه هزار سال پیش به اروپا رسید. این حیوان کمی از فیل کوچکتر بوده و خشن و چابک بود.[۴]
محتویات[نهفتن] |
ساختار بدنی [ویرایش]
این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
پستانداری علفخوار است و معدهاش مانند دیگر نشخوارکنندگان چهار قسمتی است و شامل شکمبه (سیرابی )، نگاری، هزارلا وشیردان میباشد.[۵][پیوند مرده]
در آروارهٔ فوقانی گاو دندانهای پیشین و نیش وجود ندارند و فقط دندانهای آسیا وجود دارند و برعکس دندانهای پیشین و نیش در فک تحتانی موجودند. دندانهای نیش گاوها همانند ثنایا شده و بطور کلی بشکل یک ردیف منظم هشت تایی در جلوی فک قرار دارد.
درهردست وپای گاو یک زوج سم وجود دارد.
تولید مثل [ویرایش]
گاو حیوانی است بدون تغییرات فصلی تولید مثلی، یعنی در کل سال قادر به انجام زاد و ولد میباشد. طول حاملگی این حیوان نه ماه بوده و غالبا تکقلوزا میباشد، اگر چه دوقلوزائی و چندقلوزائی نیز گاه دیده میشود. احتمال دوقلوزائی در گاو یک تا دو درصد میباشد.[۶]
نژادها [ویرایش]
نژادهای گاو بسیارند. بسته به نوع استفادهای که از گاو میشود نژادهای گاو به نژادهای گوشتی، شیری و دو منظوره تقسیم میشود.
- نژادهای شیری شامل: ایرشایر، جرسی، گرنزی، یا براون سوئیس، فریژن (فریژن هلندی، هولشتین فریژن، فریژن انگلیسی و فریژن سفید و قرمز) و کری
- نژادهای گوشتی معروف شامل گالووای، آبردین آنگوس، هرفورد، شورت هورن، شاروله، لیموزین، سمینتال، براهمن، سانتاگتروس و برانگوس میباشد.
نژادهای معروف گاوهای ایرانی عبارتاند از: سرابی، سیستانی، گلپایگانی و و دشتیاری[پانویس ۱] و نژادهای جنگلی یا ساحلی یا که مخصوص نواحی گیلان و مازندران و گرگان و است، نژاد کوهستان که گاوهای سراب و اردبیل و دیگر نواحی آذربایجان از آن نژادند.
اهلیشدن گاو [ویرایش]
نزدیک به 6000 سال پیش از میلاد مسیح با تغییر زندگی انسان از شکارگری به کشاورزی و بدنبال توسعه مزارع، گاوهای وحشی به این کشتزارها هجوم میآوردند که به تدریج بشر توانست تعدادی از این حیوان را به اسارت در آورده و اهلی نماید. گاو پس از سگ و گوسفند و بز و گربه اهلی شد. ابتدا از گوشت گاو استفاده میشد اما سرانجام انسان توانست چگونگی دوشش شیر گاو را فرا بگیرد. باستانشناسان معتقدند اهلی شدن گاو در آسیا و خاور میانه بین ۴۵۰۰ تا ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح انجام شدهاست.[پانویس ۲]
استفادهها [ویرایش]
جانوری بسیار مفید است و از شیر و گوشت و پوست و نیروی بدنی آن استفاده میشود. از گاو نر جهت تخمکشی، شخم و بارکشی نیز استفاده میشود.
احتمالا یکی از هدفهای اصلی اهلی کردن گاو بارکشی بودهاست. از نیروی فیل، شتر و اسب، بعد از گاو استفاده شد.[پانویس ۳]
استفادههای خوراکی:
|
و غیره
جمعیت [ویرایش]
هند بیشترین تعداد گاو در جهان را در اختیار دارد، حدود ۲۸۱٬۷۰۰٬۰۰۰ برابر با ۲۸٫۲۹٪ از کل جمعیت گاوهای جهان در این کشور زندگی میکنند. در پی آن برزیل با: ۱۸۷٬۰۸۷٬۰۰۰، ۱۸٫۷۹٪؛ چین: ۱۳۹٬۷۲۱٬۰۰۰، ۱۴٫۰۳٪؛ آمریکا: ۹۶٬۶۶۹٬۰۰۰، ۹٫۷۱٪؛ اتحادیه اروپا: ۸۷٬۶۵۰٬۰۰۰، ۸٫۸۰٪؛ آرژانتین: ۵۱٬۰۶۲٬۰۰۰، ۵٫۱۳٪؛ استرالیا: ۲۹٬۲۰۲٬۰۰۰، ۲٫۹۳٪؛ آفریقای جنوبی: ۱۴٬۱۸۷٬۰۰۰، ۱٫۴۲٪؛ کانادا: ۱۳٬۹۴۵٬۰۰۰، ۱٫۴۰٪ و دیگر کشورها: ۴۹٬۷۵۶٬۰۰۰، ۵٫۰۰٪.
گاو و انسان [ویرایش]
این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
گاو در فرهنگ مازندرانی [ویرایش]
گاو در فرهنگ و زبان مازندرانی ریشه عمیقی دارد، تا بدانجا که بیش از ۷۰ اسم از مشتقات نامهای گاو در زبان مازندرانی شناخته گردیده و شاید از این تعداد نیز بیشتر باشد.
همچنین در زبان مازندرانی وضعیتهای گوناگون گاو هر یک برای خود واژه و اصطلاحی دارند که به جای توضیح و توصیف وضعیت گاو بکار میروند. برای نمونه، گوسالهٔ دو روزه، یک هفته، یک ماهه، گوسالهای که شیر میخورد، گوسالهای که شیر مادرش نمیآید، گاو بالغ، گاوآبستن، در مراحل آخر آبستنی، در واپسین روزهای آبستنی، گوسالهای که به سختی به دنیا آمده، گوسالهٔ بیجان نزدیک به مرگ، گاو پیر و بسیاری از موارد دیگر همگی در زبان مازندرانینام ویژه خود را دارا هستند.
پادشاهان مازندران در طول تاریخ در شهرهای مختلف مازندران گاوداریهای مختلفی داشتند و بسیاری از مردم (رعیت) را به کار در آنجا مشغول میساختند و بدین گونه خود را ولی نعمت مردم میساختند تا مردم در هنگام جنگها به پشتیبانی پادشاه بشتابند. همچنین اگر دشمنی میخواست تا بر آنها پیروز گردد میبایست در ابتدا برنامه گرفتن گاوداریها را میپروراند و طرح میریخت.[نیازمند منبع]
گاو در فرهنگ هند [ویرایش]
در آیین هندوان گاو از احترام ویژهای برخوردار است.
گاو در فرهنگ اروپا [ویرایش]
در ادبیات اروپا بسته به نوع نژاد و اقوام مردم، گاو به نمادهای گوناگونی شناخته گردیده شدهاست، در می پسندم 0 نمی پسندم 0
تعداد بازديد : 263
تاریخ انتشار: یک شنبه 11 فروردين 1392 ساعت: 12:54